پرسپوليس اين روزها در ليگ به گونه‌اي نتيجه مي‌گيرد که تن هوادارانش را مي‌لرزاند و آنها نگران سقوط تيمشان به ليگ يک هستند.

حالا نام پرسپوليس که مي آيد به جاي اين که لرزه بر اندام حريفان بيفتد، تن هواداران اين تيم را مي لرزاند؛ حالا ديگر همه منتظر هستند تا پرسپوليس گام به ميدان بگذارد و ببينند چند گل مي خورد.

يک فصل کابوس وار؛ اين تنها چيزي است که مي توان درباره پرسپوليس گفت؛ پرسپوليسي که اين روزها به جاي جنگيدن براي قهرماني براي سقوط نکردن مي جنگند. تلاش پرسپوليس براي بقا در ليگ برتر؛ اين شايد بيشتر شبيه يک طنز تاريخي باشد اما واقعيت دارد.



* آغاز مشکلات پيش از فصل

شروع مشکلات به ابتداي فصل باز مي گردد، جايي که علي دايي از مدت ها پيش از پايان فصل در اقدامي که در هيچ کجاي جهان ديده نمي شود عليه سرپرست باشگاهي که در آن کار مي کند موضع گرفت. اگر چه  دايي تيم سومي که گرفته بود را در پايان ليگ به عنوان تيم چهارم تحويل داد اما با قهرماني در جام حذفي برگ برنده اش را براي ادامه حضور در اين تيم رو کرد.

در پايان فصل حبيب کاشاني 5 گزينه را براي سرمربيگري پرسپوليس در نظر گرفت که دايي هم بين آنها بود. کميته فني تشکيل شد و راي به سرمربيگري دايي داد اما پايان مهلت 12 ساعته وي در ساعت 4 صبح باعث شد حميد استيلي به عنوان سرمربي پرسپوليس انتخاب شود.

انتخاب استيلي آغاز مشکلات او و باشگاه بود، چه اين که اين مربي در اولين بازي فصل برابر ملوان در حالي که هنوز بازي در نيمه اول در جريان بود شعار "علي دايي" را شنيد و هرگز نتوانست از آن رها شود. شرايط روحي و فشار زيادي که به خاطر شعار تماشاگران روي اين تيم وجود داشت سبب شد پرسپوليس با استيلي نتيجه نگيرد و اين مربي پس از شکست در دربي در جام حذفي از پرسپوليس جدا شود.



* دنيزلي ادامه دهنده راه استيلي

حضور دنيزلي مي توانست بهترين خبر براي هواداران پرسپوليس باشد. دنيزلي اگر چه در دوران حضور در پاس و پرسپوليس جامي کسب نکرده بود اما بازي هاي زيباي تيمش در خاطر هواداران مانده بود. اين گونه بود که رويانيان که از ابتدا اعتقادي به استيلي نداشت و دنبال فرصتي براي برکناري او بود به ترکيه رفت و رضايت دنيزلي را براي حضور در ايران جلب کرد.

همه فکر مي کردند دنيزلي قرار است معجزه کند و با تيمي که استيلي نتوانسته بود موفق شود به بالاي جدول برسد اما ديري نپاييد که اين موضوع رنگ باخت و دوران تار و تيره پرسپوليس با دنيزلي هم ادامه يافت.



در اين مدت و پيش از آغاز ليگ قهرمانان آسيا تنها چيزي که توانسته بود پرسپوليسي ها را خوشحال و دنيزلي را از فشارها دور کند پيروزي دراماتيک اين تيم در دربي بود، مسابقه اي که شايد اگر روال عادي اش ادامه پيدا مي کرد و استقلالي ها جشن پيروزي شان را در همان بازي نمي گرفتند  و دنبال سوبله و چوبله نبودند، اين گونه پايان نمي يافت.



با اين حال پس از دربي پرسپوليس روزهاي سختي را سپري کرد تا اين که امروز در مرز سقوط  قرار دارد، اتفاقي که در دوران تاريخ اين باشگاه بي سابقه است. اين دو تيم در دو بازي آخر خود 8 گل دريافت کرده و با 49 گل خورده دومين خط دفاع ضعيف ليگ را دارد و اين يعني فاجعه.

وقتي پرسپوليس در آسيا با چند بازيکن کمکي تقويت شد نتايج خوبي گرفت و شايد تنها دلخوشي هواداران نتايج اين تيم در آسيا است. دنيزلي در اين مورد توانسته رضايت هواداران را جلب و آنها را به آينده اميدوار کند.

با اين حال خيلي ها مي گويند دنيزلي با اين بازيکنان نمي تواند در ليگ کاري بکند اما موضوع اين است که استيلي هم همين بازيکنان را داشت و قطعا اگر او امروز سرمربي پرسپوليس بود بدتر از اين نتيجه نمي گرفت.



 * کريمي فرصت يا تهديد؟

در پرسپوليس اما اتفاقات ديگري هم رخ مي دهد اين که بازيکن به راحتي به خودش اجازه مي دهد عليه سرمربي اش صحبت کند، از همبازيانش ايراد بگيرد و اگر دلش نخواست تيم را در سفر همراهي نکند.

در اين که علي کريمي بازيکن بزرگي است هيچ شکي وجود ندارد و هيچ کس منکر تاثير گذاري و محبوبيت او در پرسپوليس نيست اما آيا اين مسائل بايد به يک بازيکن اجازه دهد هر کاري که مي خواهد انجام دهد؟ کريمي قبلا، هم در پرسپوليس و هم در استيل آذين عليه مديران باشگاهش حرف زده بود و البته در تيم ملي نيز اين گونه بود، يعني اين کار تقريبا تبديل به عادت شده است. با اين حال يک بازيکن هر چقدر هم که بزرگ باشد نبايد به خودش اجازه دهد در کار سرمربي دخالت کند.

کريمي ابتدا در عربستان و پيش از بازي با الهلال با دنيزلي مشکل پيدا کرد اما با وساطت بازيکناني نظير مهدوي کيا و مسئولان اين مشکل برطرف شد تا اين که شماره 8 پس از بازي با الغرافه رسما از دنيزلي انتقاد کرد و گفت: "از مربي بپرسيد چرا بازيکني که ضعيف بازي و اشتباه مي کند را در بازي بعدي باز هم در ترکيب قرار مي دهد."

فارغ از اين که کريمي به عنوان بازيکن نبايد اين حرف ها را بزند – همانطور که مهدوي کيا و هاشميان که مثل کريمي در آلمان بازي کرده اند تاکنون اين گونه حرف نزده اند- بايد گفت که آيا خود کريمي تاکنون بازي ضعيف نداشته است؟ بر فرض که حق هم با کريمي باشد آيا او بايد به خودش اجازه بدهد اين مسائل را رسانه اي کند؟ تيم سرمربي دارد و اوست که تشخيص مي دهد چه کسي بازي کند و چه کسي نيمکت نشين باشد. اين ماجرا هم با وساطت مسئولان باشگاه خاتمه يافت و کريمي و دنيزلي براي دومين بار آشتي کردند تا اين که بازي با تراکتورسازي فرا رسيد. کريمي طبق گفته پزشک پرسپوليس مصدوم نبود اما به تبريز نرفت. خيلي ها گفتند به خاطر مشکلش با تماشاگران تبريزي که از زمان حضورش در استيل آذين به وجود آمده به اين شهر نرفته است. کريمي در حالي به تبريز نرفت که پرسپوليس نياز مبرمي به او داشت.

نمي دانيم شايد اگر مسئولان باشگاه کمي قاطعانه تر با موضوع برخورد مي کردند کار به اين جا کشيده نمي شد. رويانيان که همه او را به قاطيعت و قانونمندي مي شناسند اين بار اعمال قانون نکرد تا کريمي در اين چند وقت د ر کارهايي که نبايد انجام دهد هت تريک کند و پس از دو بار مشکل با سرمربي به تبريز نرود.



 * بيماري را علاج کنيد

خيلي از اين مشکلات به ابتداي فصل و نحوه انتخاب سرمربي اين تيم و نحوه بسته شدن تيم برمي گردد. در اتفاقات امروز خيلي ها مقصر هستند. پرسپوليس روزهاي سختي را مي گذراند و هوادارانش تلخ ترين دوران را تجربه مي کنند. مسئولان اين تيم مدام وعده فصل آينده را مي دهند و مي گويند که مي خواهند تيم فوق کهکشاني ببندند اما سوال اين است که آنها براي امروز پرسپوليس چه در نظر گرفته اند؟

پاسخ اين سؤال را مي توان در اظهارات رويانيان گرفت آنجايي که مديرعامل پرسپوليس صبح امروز در يک برنامه زنده تلويزيوني گفت که به طلسم اعتقاد پيدا کرده و پرسپوليس طلسم شده است! خنده دار است؛ اين پرسپوليس بيمار است و بايد براي علاجش کاري کرد اما مديرعاملش از طلسم صحبت مي کند. شايد اين حرف به خاطر فوتبالي نبودن سردار است چرا که قبل از طلسم چيزهاي ديگري براي موفقيت لازم است.

نکته ديگر اين که در شأن پرسپوليس نيست که به ليگ يک برود اما در شأن برخي بازيکنان اين تيم هست که به جاي ليگ برتر در ليگ يک به ميدان بروند. پرسپوليس در نزديکي هاي منطقه خطر است و اگر چه خطر کمتري نبست به تيم هاي پايين جدولي اين تيم را تهديد مي کند اما همين که گفته مي شود در معرض سقوط قرار دارد به قول علي پروين تن هر پرسپوليسي را مي لرزاند. اين يعني بدترين اتفاق ممکن براي تيمي که دوران با افتخارش هنوز از يادها نرفته است.

به نقل از فارس

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا